مناجات با خداوند و روضه سیدالشهدا علیه السلام
بـار گـنـاه آوردهام، روی سـیـاه آوردهام ای تو پناه عـالـمین، بر تو پنـاه آوردهام بر درگهت ای مهربان، قلبی پر آه آوردهام جانی پشیمان از گناه، بر تو اله آوردهام اغـفرلنا یا ذالعـلی، یا جابـرالعـظم الکـسیر جان شهید بی کفن، دستان من را هم بگیر من دیده گریان آمدم، زار و پریشان آمدم زخمی ز تیر معصیت، افتان و خیزان آمدم آلــودهام آلــودهام، امـا پــشـیـمــان آمـدم تا کوله بارم پر شود، سوی کریمان آمدم یا ساتر و یا ذوالمنن یا غافر الذنب الکـثیر جان شهید بی کفن، دستان من را هم بگیر کردی عطا دیدی خطا، کردی وفا دیدی جفا تو غافری من مذنبم، تو ساتری من بیحیا ای تو به جان من طبیب، درد از من و از تو دوا یارب نگاهی کن که من، از بند تن گردم رها ای تو الـهالعـالـمین، ای مهـربـانم یا مجـیر جان شهـید بیکـفن دستان من را هم بگـیر بشکسته گر بال و پرم، عمری گدای این درم یا رب ز درگاهت مران، دل بیقرار حیدرم در ماه میهمانی تو، مست از شراب کوثرم دل بیقرار روضۀ، لب تشنه شاه بیسرم هستم چو مرغی در قفس، بر لطف تو یا رب اسیر جان شهید بیکـفن، دستان من را هم بگـیر ای جان جانانم حسین، ای روح و ریحانم حسین ای جان شیرین علی، ای بهتر از جانم حسین باب نجات عالمی، ای دین و ایمانم حسین بر این دل بیمار من، هم درد و درمانم حسین باشد همیشه هر زمان، ارباب ما نعم الامیر جان شهید بی کفن، دستان من را هم بگیر جسمش ته گودال رفت، با ضربهها از حال رفت در زیر سم مرکبان، زخمیترین پامال رفت آوای زهرا تا سما، از گوشۀ گودال رفت در آن هیاهو معجر و، انگشتر و خلخال رفت یا نور مطلق فیالظلم، یا رازق الطفل الصغیر جان شهید بی کفن، دستان من را هم بگیر |